دلگیر نباش!
تقصیر از خودت بود!
دسته کلید علاقه که گم شد، باید عوض میکردی قفل تمام آرزوها را!
.
.
.
مغرور احساسم شدی، گذشتی از رو گریه هام
لعنت به لحظه هایی که، تو همه چی بودی برام
.
.
.
چقدر خوبه بعضی از آدما بدونن که اگر چیزی رو به روشون نمیاری
“از سادگی نیست”
شاید دیگه اونقدر واست مهم نیستن که روشون حساس باشی!!!
.
.
.
وقتی دیر رسیدم و با دیگری دیدمت …
فهمیدم که گاهی
“هرگز نرسیدن بهتر از دیر رسیدن است”
.
.
.
من چرک نویس احساسات تو نیستم!
“دوستت دارم” هایت را جای دیگری تمرین کن!
.
.
.
چه ساده بودم که گمان میکردم به دورم می گردند
کسانی که دورم میزدند …
.
.
.
.
آدم ها تنها که نباشند، می روند …
تنها که می شوند، برمی گردند …
وقتی که برگشتند تنها لایق یک جمله اند : “هِررررری”
.
.
.
هی ( ر ا ه ) آمدم با تو …
هی (ه ا ر ) شدی با من …
.
.
.
مشکل اینجاست که ما از هر کرمی، انتظار پروانه شدن داریم!
.
.
.
آدم مرد باشه و از تو آشغالها نون دربیاره
تا اینکه آشغال باشه و از نامردی نون دربیاره…
.
.
.
کاش میدانستی عشق و هوس دو مقوله ی جدا از هم هستند
عشق بهانه ات است، به هوس هایت برس
.
.
.
من برای با تو بودن از همه چیز گذشتم
تو چی؟ داشته هایت را به رخم میکشی؟
.
.
.
در همین حوالی کسانی هستند که
تا دیروز میگفتند بدون تو نفس هم نمی توانند بکشند…
اما حالا در آغوش دیگری نفس نفس می زنند…
.
.
.
بساط کرده ام
و تمام نداشته هایم را
ﺑﻪ ﺣﺮﺍﺝ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ…
بی انصاف چانه نزن
ﺣﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﻢ …
به قیمت عمرم
تمام شده!!
.
.
.
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر که راهت بلند است و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من
که می خواهم این زخم همیشه تازه بماند!
.
.
.
دلم از نبودنت پر است، آنقدر که اضافه اش از چشمانم میچکد!
.
.
.
تو میخواستی بشی سنگ صبورم، تو شدی سنگ و من هنوز صبورم …
.
.
.
.
دلم نگرفته از اینکه رفته ای …
دلگیرم از همه دوست داشتنهایی که گفتی ولی نداشتی …!!!
.
.
.
اسم هر دویمان را در گینس ثبت میکنند!
تو در دروغ گفتن رکورد زدی … من در باور کردن …!!!
.
.
.
بدترین حسرتی که در زندگی میخوریم
از کارهای خطایی که مرتکب شده ایم، نیست …
بلکه از این است که…
چرا کارهای درست را برای کسی که لیاقتش را نداشته
انجام داده ایم …
.
.
.
نگران نباش، نفرینت نمیکنم!
همین که دیگر جایت در دعاهایم خالیست، برایت کافیست!!!
.
.
.
نه پیشانی من به لبهای تو رسید …
نه لیاقت تو به احساس من …
چیزی به هم بدهکار نیستیم؛ هر دو کم آوردیم!!!
.
.
.
شیشه نازک احساس مرا دست نزن!
چِندشم می شود از لک انگشت دروغ!!!
آن که میگفت که احساس مرا می فهمد …
کو کجا رفت؟ که احساس مرا خوب فروخت!
نظرات شما عزیزان: